ابو هریرهواژهنامه آزادنام يكي از صحابي رسول الله صلي الله عليه وسلم که از اهل یمن بوده و احادیثی بسیاری را روایت نموده و چون در کودکی با گربه بازی می کرده رسول الله ایشان را ابو هریر
شولگیرواژهنامه آزادقطعه ای پلاستیکی در زیر گلگیر خودرو که برای جلوگیری از پاشیدن آب و گل به بدنه و گلگیر میشود.
پیدرواژهنامه آزاد(گنابادی) پِیْدَرْ؛ عروس و داماد کردن، سر و سامان دادن، از آب و گل در آوردن، ازدواج کردن.
مشکنانواژهنامه آزادنام روستای قدیمی که در 85 کیلومتری جادۀ اصفهان_نائین قرار دارد، و جادۀ ابریشم نیز از این روستا می گذرد. در ایام قدیم، مشکنان مرکز بیش از 48 روستا بود و برای حل
کرغندواژهنامه آزادکُرغُند (korghond)؛ بر اساس یک سند قدیمی مربوط به سال 1188 هجری قمری نام این دهستان بصورت «کرغنج» آمده است و مشخص می شود که نام اولیۀ کرغند «کرغنج» بوده که بعده
قلاچیتکواژهنامه آزادقَلاچیتَک:نام چشمه ای با آب زلال و خوشگوار در آبشار شوشتر که هنگام بارندگی و گل شدن آب رودخانه مردم در قدیم از آن استفاده می کردند