آب پیکرواژهنامه آزادبه فردي گويند كه روح و روانش مانند آب پاك و ذلال باشد به شخصى گفته مى شود که روح و روانش مانند آب پاک و ذلال باشد.
آب حیاتواژهنامه آزادباعث زندگی انسان می شود آب چیزی است که باعث زنده ماندن موجودات می شود و حیات هم به معنای زندگی است
آب بازواژهنامه آزادبه اشخاصی که به صورت خاص و کامل با آب سر و کار دارند آب باز میگویند آب باز - ab baz - حشره ای که روی سطح آب به آسانی حرکت می کند و نام علمی آن "Hydrometra" می ب
قنات باغواژهنامه آزادقنات باغ روستایی است که در فاصله 35 کیلومتری جنوب غربی شهرستان فراشبند واقع گردیده است. و از باستانی ترین روستاهای ایران است. این روستا حدود 350 نفر جمعیت ساکن
درزگواژهنامه آزادپاشیده شدن آب یا مایعی دیگر به بدن یا چیزی دیگر. وقتی آب یا مایعی از محیط اطراف به کسی یا چیزی می پاشد، این را درزگ شدن گویند. به کسر دال و راء و سکون زاء و گاف
پیشینگواژهنامه آزاددر لهجه کاشمری به معنای ریخته شدن آب و دیگر مایعات است. در لهجه مشهدی به معنای ریخته شدن آب و دیگر مایعات است. معادل: پاشیدن
پلیدنواژهنامه آزادپُلیدن، با جذب آب متورم شدن، آماسیدن، بیشتر برای دانه ها به کار می رورد که با آبگیری می پُلند.
قلاچیتکواژهنامه آزادقَلاچیتَک:نام چشمه ای با آب زلال و خوشگوار در آبشار شوشتر که هنگام بارندگی و گل شدن آب رودخانه مردم در قدیم از آن استفاده می کردند
