آبدانانواژهنامه آزادنام شهرستانی در استان ایلام-در لغت به معنی نگهداری آب و کسی که از آب حفاظت و نگهداری می کند-مکان پر آب جمع آبدان؛ آبگیرها، استخرها، حوض ها، برکه ها.
آب پیکرواژهنامه آزادبه فردي گويند كه روح و روانش مانند آب پاك و ذلال باشد به شخصى گفته مى شود که روح و روانش مانند آب پاک و ذلال باشد.
آب حیاتواژهنامه آزادباعث زندگی انسان می شود آب چیزی است که باعث زنده ماندن موجودات می شود و حیات هم به معنای زندگی است
لرواژهنامه آزادبزاق دهان ، مخاط یا مایع لزجی که از فرج احشام بعد از وضع حمل می آید. لِر ّوک به کسی گویند که آب دهانش همیشه روان است لِر، آب دهان، بزاق، آبی که ناخودآگاه یا در
سلفتون یا سلفتانواژهنامه آزادsalafton_SALAFTAN سلفتون یا سلفتان کاسه ای بوده که در حمامهای قدیم بالای خزینه آب گرم میگذاشتند تا افراد آب دهان یا خلط سینه خود را در آن می انداختند . salafton