ایلهواژهنامه آزادبیت المقدس به روایت تاریخ سیستان ایله . [ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشهدریزه میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، دارای 250 تن سکنه . آب آن از قنات ، م
ابژهواژهنامه آزاد﴿object﴾ ابژه ﴿در لاتینobjcere : به معنى خود را در برابر چیزى گذاشتن﴾، چیز، موضوع. ׳ ابژه، در برابر سوبژه یا ذهن، آن است که درباره اش گفته مى شود، بر خلاف سوبژه
ابغهواژهنامه آزاداَبغه، ترکی. به معنای کاکا و عمو. این واژه در بین فارسی زبانان مناطق مرکزی افغانستان به کار گرفته می شود. (مناطق مرکزی افغانستان - هزارگی) کاکا، عمو، برادر پدر.
هفته فهمواژهنامه آزاد[ هََ ت ِ ف َ ] ( ص مرکب ) دیرفهم، کندذهن، ابله. این ترکیب در میان فارسی زبانان افغانستان بسیار کاربرد دارد.
ایلهواژهنامه آزادبیت المقدس به روایت تاریخ سیستان ایله . [ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشهدریزه میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، دارای 250 تن سکنه . آب آن از قنات ، م
ابژهواژهنامه آزاد﴿object﴾ ابژه ﴿در لاتینobjcere : به معنى خود را در برابر چیزى گذاشتن﴾، چیز، موضوع. ׳ ابژه، در برابر سوبژه یا ذهن، آن است که درباره اش گفته مى شود، بر خلاف سوبژه