کودکی در بر، قبائی سرخ داشتروزگاری زان خوشی خوش میگذاشتهمچو جان نیکو نگه میداشتشبهتر از لوزینه می پنداشتشهم ضیاع و هم عقارش می شمردهر زمان گرد و غبارش می ستردواژهنامه آزادکودکی در بر، قبائی سرخ داشت روزگاری زان خوشی خوش میگذاشت همچو جان نیکو نگه میداشتش بهتر از لوزینه می پنداشتش هم ضیاع و هم عقارش می شمرد هر زمان گرد و غبارش می س
پیشپایهواژهنامه آزادپیش+پایه هموگ(معادل) premise از جناب حیدری ملایری from Piš- "before; in front," from Mid.Pers. pêš "before, earlier," O.Pers. paišiya "before; in the presence o
الیگارشیواژهنامه آزادحکومت الیگارشی:ترکیبی از کلمات لاتین oligos به معنای تعداد اندک و Archos یا فرمانده است. اصولاً الیگارشی مربوط به ماقبل دوران مدرن است و با قانون زندگی نوین و د
تکنولوژیواژهنامه آزادفناوری، تَشنیک شناسی، تَشنیگری. فن شناسی، ساخت شناسی بر اساس ساختار واژه تکنولوژی که دانش ساخت چیزهاست و پسوند ology در برابر نهادهای فارسی در بیشتر واژه ها -شن
پورواژهنامه آزاد(میمه ای) پور pör، پسر. حرف «و» غلیظ تر و به صورت ö تلفظ می شود. (میمه ای) پور pör، پسر. حرف «و» غلیظ تر و به صورت ö تلفظ می شود.