جختواژهنامه آزاد(jahkt) الان، هنوز، هم اکنون. مانند=من جخت رسیدم. یعنی تازه رسیدم. جخت داره آگهی پخش میکونه هنو فیلما نهشته.
جختیواژهنامه آزادمعنی جختی یعنی تازه . هم اکنون مثلا کسی که تاره وارداطاقی میشود گویند جختی اومده بالاخره. معنی جختی یعنی تازه . هم اکنو ن مثلا کسی که تاره وارداطاقی میشود گوی