رومواژهنامه آزادروم:(rwm) در گویش گنابادی یعنی خجالت ، شرم ، حیا داشتن ، رودربایستی داشتن (معمولا این واژه بصورت مرکب با واژه نَمِشَ بکار میرود که فعل منفی است.)
رومیناواژهنامه آزادپاک و پاکیزه ، انچه از زمین بروید پاک،پاکیزه،تمیز پاک،پاکیزه، درقدیم به زمین های پر محصول «رومینا»میگفتند
رومشگانواژهنامه آزاداز دو کلمه ی روم به معنای لشکر روم و اشگان یا اشکان به معنی شکن.محلی است که لشکر روم توسط شاپور اول شکست خورد و والرین فرمانروای روم تسلیم شاپور شد
کانیووواژهنامه آزاد(عمران و شهرسازی) جدول آب رو؛ جدول شیب دار پیش ساختۀ بتنی، به شکل حرف v ولی با شیب بیشتر، برای هدایت و انتقال آب باران و آب های سطحی.