وزمهواژهنامه آزاد(واژۀ پیشنهادی کاربران) (Vazmeh) کامیون، بارکش. واژه اى کهن به چم گارى هاى بزرگ بارى، که در این زمانه مى توان به جاى کامیون از آن بهره برد. از این دست مى توان د
زمهریرواژهنامه آزادجایگاه بسیار سرد زمهریر (برزخ) بین دنیا ومحشر .جایگاهی است که انسان بعد از مرگ در آنجا میماند تاروز محشر یا قیامت
کلاینتواژهنامه آزادKelāyent (در انگلیسی Client) به هریک از رایانه هایی گفته می شود که در یک شبکه به هم ارتباط دارند. به شرطی که سِروِر نباشد.
آپلودواژهنامه آزادمعادل فارسی آپلود (Upload) به معنای انتقال اطلاعات از کامپیوتر مشتری (Client) به کامپیوتر مبزبان (Server) بارگذاری بارگذاری داده و اطلاعات واگزاری آپلود فایل :و
چقاندنواژهنامه آزادچِقْانْدَن [لهجه همدانی] در گویش همدانی به معنای گیردادن و فشار دادن است ؛ معادل واژه ی بیگانه ی Click (کلیک)