رسوا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ن، بیآبرو (بدنام،سرافکنده ...) کردن، مفتضح کردن، کوس (طبل) رسوایی کسی را زدن، استهزا کردن، تحقیر کردن افترا زدن، بدگویی کردن، تهمت زدن، بد
بورسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ورس اوراق بهادار، بورس فلزات، بورس کشاورزی، بازار، بازار سرمایه کارگزار، دبیرکل حجم معاملات، شاخصسهام، رکود، رونق بازار ریسک، بازده، نسبت باز
میکروسکوپفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی سکوپ، نوری، الکترونی، فنذرهبینی عدسی چشمی، عدسی شیئی، عدسی همگرا