ازگردش خارج کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ردش خارج کردن، کاهش ارزش دادن برگشت خوردن، برگشت زدن
زیادبرآوردشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال رآوردشده، مبالغهشده، مبالغهآمیز، اغراقآمیز بیشازاندازه، بیشازحد