وفورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بسیاری، زیادت▼، افزونی، فراوانی، فراخی، تکثر، کثرت، تعدد، اشباع نعمت، برکت، خیروبرکت طغیان، سیل افراط، زیادهروی، پرخوری، عدم اعتدال بیش ازضر
درشُرُفِ وقوعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر فِ وقوع، قریبالوقوع، درراه، مقدّر، پیشگویی شده، پیشبینی شده، درشُرُف، آینده، آمادۀ ارائه، آتی 124 نزدیک، نزدیکشونده حتمی، ناچار، ناگزیر، اجتناب
فکر نکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام فکر نکردن، دقت نکردن، نادیدهگذشتن، غفلت کردن بیتوجه بودن، ندانستن احساسی عمل کردن، ازرویغریزه حس کردن ◄ دریافتن سوءقضاوت کردن، تشخیص