سهگانگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ] سهگانگی، تثلیث، سهتایی سه، مثلث سوم، ثالت، سومین، ثلاث سهتا، سهپایه، سهگانه مثلث، سهگوشه، سهضلعی، مثلث قائمالزاویه(متساویالساقین، متساویا
سهبرابریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد م] سهبرابری، تکرار سهباره توانسه، مکعب، سهلا، سهتا سهبرابر سهپایه
سهم بهاندازه دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود اندازه دادن، تقسیم کردن، بهره دادن، سهیم کردن، تسهیم کردن سهم داشتن، سهیم شدن
سهیمشدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی هیمشدن، شرکت کردن، شریک شدن، داخل شدن، عضو شدن، همکاری کردن دُنگی خرج کردن، سهیمبودن، سهم داشتن