حقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ق، راستی، درستی، صحت، حقیقت، خوبی روا، روا بودن، شایستن، شایسته بودن، مناسبت اخلاقیت، صداقت، وجدان مقررات، فریضه باید، وظیفه پاکی، صافی، پارسایی
حق بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات بودن، باید، بایستن، واجببودن، اقتضا کردن، شایسته بودن، وظیفه داشتن حق داشتن، شایسته بودن▼
حقوقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات علم حقوق، فلسفهحقوق، فقه حقوق کیفری (مدنی، ...) حقوقدانی، مشورت حقوقی، وکالت، مشاورۀ قضایی
حقوقدانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات قوقدان، فقیه، قانوندان، مشاور حقوقی، متخصص حقوق جزایی، حقوقدان کیفری
حقیقتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال راستی، درستی، صدق، صحت▼، واقع، واقع امر، واقعیت، وجود، اصالت▼، قاعدۀ کلی، اصل انسجام منطقی، منطق ◄ شناختشناسی درستی، راستگویی راستنمایی،
حقارتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، فرومایگی، زبونی، ذلت، خفت▼، بندگی، دون پایگی، پستی، دنائت، رذالت شرارت، نادرستی تسلیم، تذلل، فروتنی بندگی، انقیاد، مظلومیت، بردگی، نوکری ت