حُسْنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ، امتیاز، مرغوبیت، خوبی، نیکویی، برتری، تفوق، سودمندی، فایده بهره، سود، درآمد، بهبود، نیکخواهی قدر، مرتبه، درجه منزلت، شأن، ارج، مقام، ا
سادهلوحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط باور، زودباور، سادهدل، فریفته، فریبخورده، هالو، گول، خنگ، پخمه، پپه، دهنبین [صورت صفتی:] بیتزویر، دستوپاچلفتی
حساب کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد اسبهکردن، جمعزدن، جمع کردن، منها کردن، ضرب کردن، افزودن، بخش کردن، تقسیم کردن، اندازه گرفتن، برآورد کردن، ارزیابی کردن
حساسیت فیزیکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی اسیت فیزیکی، حساسیت، حس، ادراک، تأثر، تأثیر پذیری، حساسیت روحی خوشسلیقگی، ملایمت آگاهی، بیداری، هشیاری، فعالیت خارش، آلرژی، هیستامین