خشکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی بایر، لمیزرع، برهوت، بیآبوعلف، کمآب، بیباران، آفتابی، سوخته، آفتابسوخته پلاسیده، پژمرده، چروکیده، منقبض نمگیر
خشکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی شکی، پژمردگی، پلاسیدگی، بیآبی، تبخیرشدگی، سوختگی احتراق خشکسالی، قحطی، کمآبی، بارش کم اقلیم بیابانی، کویر، بر ِبیابان (برهوت، برهود)، بادی
خشککنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی سشوار، خشککن، حوله، تِه، طناب رخت، بخاری، حرارت، گرمایش خشک نگهدارنده: چتر، بارانی، امپرمآبل، چادر، برزنت