خوابآلودگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه لودگی، خوابزدگی، خفتگی، سنگین بودن، خستگی هیپنوتیزم، مانیتیسم دهاندره، خمیازه
خوابآلودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه آلود، خوابآلوده، خسته، نیمهبیدار خوابیده، خفته، خواب، پُرخواب، سنگین، بیهوش، ازهوشرفته، مدهوش، بیحس
خودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ن، ضمیر، اگو، ایگو، ضمیر خودآگاه، اید، ضمیر ناخودآگاه، شخص او، وی نَفْس، وجود، ذات خویش، خویشتن ابرمن، انسان فردیت، ویژگی▲ روح، خود (عرفانی)
خودجوشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ] خودجوشی، خودبهخودی، خودانگیختگی بداهه، بدیهه، بدیههسرایی خلاقیت، تخیل، نوآوری بدون تصمیمقبلی، برخورد موردی امپرامتو اختیار غریزه، شم