ددفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی دیو حیوان گوشتخوار، حیوان صیاد، ببر، گرگ، شغال، کفتار خونآشام، خفاش، حیوان مار، خزندگان عقرب
تجددفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان درنیسم، غربزدگی، بدعت، مدرنیته، نوآوری نوزایی، رنسانس، [◄ انقلاب 149]
خودداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ت، امساک، قناعت، پرهیز، پرهیزگاری، امتناع، خودسانسوری، جلوگیری، اعتدال، اجتناب، عدم استفاده خودداری ازحرف زدن، طفره، فروگذاری، تقیه، کت
خوددارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام معتدل، خجالتی، شرمگین، منظم، مقیّد ریاضتکش، پرهیزگار، ممسک اجتنابکننده، فراری
خودداری کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام کردن، خودرا محدود کردن، استفاده نکردن، ترک استفاده کردن، پرهیزگار بودن، پرهیزیدن طفره رفتن، بهانه آوردن، اجتناب کردن محدود شدن، پا[ی]بن