پولیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ولی، مالی، بانکی، بودجهای، مادی، مالیه ضربشده، دارای اعتبار ارزی، مدتدار، بهادار بیمحل، برگشتی، برگشتخورده
پُرخوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ری، شکمبارگی، دلگی، حرص، سیریناپذیری، ناپرهیزی، بخوربخور، بزم، عدم اعتدال، اشتها
پُرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت لبریز، مملو، سرشار، لبالب، غنی، مالامال، انبوه، آکنده، مشحون، فراوان، وافر تکمیل، کامل▲ اشباعشده، سیر، مغروق، غرقه جاری، بیامان، یکریز، مداوم، پر
پُرکردن (تکمیل کردن)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت (تکمیل کردن)، آکندن، انباشتن، فشردن، چپاندن، تپاندن، تجدید محتوا کردن فرو کردن، جادادن، تنگِ هم چیدن، پرکردن (گنجاندن) آب انداختن، آبیاریکردن، ریختن
پوششفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد جلد، روکش، فرش▼، سرپوش، رویه، لایه، سقف▼، چادر▼، سایبان▼، پوست▼، پوشش زمین▼، زمین، روتختی▼، روکار▼ منسوج، لباس، حجاب، پوشاک آستر تزیین اندود، ایزولا