متوجهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ، مواظب، دقیق، بادقت، ملتفت، هوشیار، عمیق، متفکر، آگاه، آشنا مقید، مصمم، سخت مشغول، هوایی، اندیشناک، غوطهور ساعی، پشتکاردار، فعال،
متأهلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی مزدوج، تازه عروس، تازه داماد، شاهداماد، شوهردار، زندار، عقدکرده، عقدی، محصن، محصنه
متهمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات م، مقصر، مظنون، خوانده، پژوهشخوانده، مدافع، مدعیعلیه، زندانی شخص متهم، متهم ردیف یک
متهمکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات نده، تهمتآمیز، شکایتآمیز، اثبات کننده، مثبته، ازشأن کاهنده