موازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد موازی، متوازی، متحدالمرکز، هممرکز همزمان، مطابق، منطبق(سازگار) کناری، جنبی
موازی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد موازی بودن، باهم تمدید یافتن، بهموازاتیکدیگر حرکت کردن، درکنار هم بودن همزمان بودن