مورد سوأل بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود وأل بودن، مظنون بودن، مشکوکبودن، متهم بودن، تحت سوأل قرارگرفتن امتحان دادن، پاسخ دادن
مأمنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ت، پناهگاه، خلوتگاه، کنج عزلت، گوشۀ خلوت، گوشۀ انزوا، گوشۀ دنج جای تحصن، ملجأ، مأوا، حرم، حریم مقدس، محراب منطقۀ حفاظتشده، محدودۀ ممنوعه حرز
کم آوردن [انسان]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت کم آوردن [انسان]، نرسیدن، کم داشتن، نقص داشتن کمبود داشتن، نیاز داشتن زمان کم آوردن، عقب ماندن، دیر بودن کسر آوردن بُرد نداشتن، بُرد کافی(لازم) را ن
مآلاندیشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه مآلاندیش، عاقبتاندیش، آیندهنگر، دوراندیش، محتاط پیغمبرگونه