نفرتانگیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی زننده، کریهالمنظر، دافع، تنفرآور، تهوع آور، اکبیری، زهرآگین، بد، مکروه
چیز نفرتانگیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی تانگیز، قیافۀ کریه، دشمن، مایۀ هلاک، ظالم، آدم پستفطرت
نفرت انگیز بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی بودن، دافعه داشتن، دفع کردن، بیزار کردن، بیرغبت کردن، بری کردن، متنفر کردن، علاقه را ازبین بردن، عصبانی کردن