چنانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ت] چنان، آنطور اینچنینی، اینطور، اینگونه، الهوبله مشروط وجهی، موجهه، شکلی، شکلگرفته درحالتِ درحالت خوب، ماهر درحالت بد، ناشی
نانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت گندم، لواش، سنگک، تافتون، بربری، جو نان قندی، شیرمال، کماج باگت، پیتا، لوف، گرد، همبرگری، بریده، نان تُست، اسلایس نانسبوسدار، نان جو، رژیمی بولکی،
همچنانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ن، الیالابد، تاهمیشه، مادامالعمر، همواره، هنوز، الیغیرالنهایه، تا بینهایت، دائماً، همیشه
کارکنانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه کادر، پرسنل، خدمه، نیروی انسانی، منابع (سرمایه) انسانی، کارمندان، همکاران شریک، همکار
حملهکنانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) حملهکنان، مهاجم، محارب، دشمن، جنگجو نفوذی متجاوز