وارونگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ارونگی، واژگونگی، برگشت، برگردانی، برگشت سوی درون، رجعت آویزانی رفلکس، انعکاس وارونگی هوا، اینورژن سرنگونی، واژگونسازی، براندازی، آشوبگری نقض، ابطا
تدابیرجنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه جنگی، رزمآرایی، استراتژی، تاکتیک، نبرد ائتلاف، عملگرایی، برنامه، تدبیر، علوم سیاسی، ادارۀ امور، حکمرانی مانور، رزمایش، نقشۀ جنگی، حرکت س
اقدامات جنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ات جنگی، بسیج، سربازگیری، آمادگی سربازی، خدمت وظیفه، اجباری، خدمت سربازی، ضرورت، احتیاط، اضافهخدمت بیدارباش، آزاد! خبردار! پهل
کشتی جنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ناو جنگی، رزمناو، ناوشکن، ناوچه، قایق توپدار، ناو هواپیمابر، مینجمعکن، اژدرانداز، اژدرافکن
وسیلۀ نقلیۀ جنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) نگی، تانک، نفربر زرهی، کاتیوشا، ماشینهای راهسازی، وسائط نقلیۀ سنگین، بولدوزر، گریدر، غلتک، جرثقیل، کامیون، وسیلۀنقلیۀ عمومی