نجوا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی نجوا کردن، نالیدن، ناله کردن، آه (ناله) کشیدن خفه کردن، خفه کردن ارتعاش جریان داشتن، وزیدن
مرد ازدواج نکردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی اج نکرده، عزب، مجرد، یالقوز، راهب، زاهد، تارک دنیا ضد بشر، آدم تنها
دختر ازدواج نکردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی واج نکرده، دوشیزه، دختر خانه مانده، دختر ترشیده، دختر مجرد، آفتاب مهتاب ندیده، مادمازل(مادموازل) راهبه، تارک دنیا، روحانیتسایر ادیان باک
واژگونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد واژگون، وارونه، معکوس، سرنگون، آویزان چپکی، برعکس، پشتورو ضد، مغایر، مقابل خوابیده
کنجکاویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود یل بهدانش، علاقه، جستجو، بررسی، کاوش، تحقیق، پژوهش، تجسس، تتبع، تفحص، مداقه، تدقیق، خردهبینی، فکر فضولی پیگیری بازجویی، بازپرسی حی