کامپیوتریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد وتری، رایانهای، مکانیزه، الکترونیک اتوماتیک، خودکار بلادرنگ، ریلتایم، برخط، آنلاین، قابلدسترسی تصادفی رقمی، دیجیتال، آنالوگ باینری، دودویی، الفبای
کامپیوتری کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد یوتری کردن، مکانیزه کردن، برنامه نوشتن پیادهسازی کردن، راهاندازیکردن تنظیم کردن نصب کردن اسکن کردن، وارد کامپیوتر کردن، تایپ کردن
ترکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام م] ترک، ترک عادت ترک استفاده، عدم استعمال، برکناری، عدماستفاده ویرانی، زوال تمرین نداشتن، عدم مهارت ترک اعتیاد، بازپروری
ترک کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام کردن، ترک عادت کردن پشتپا زدن، دل برداشتن، پشت بهچیزی کردن، ازسر چیزی گذشتن، ترک تعلقات کردن صرفنظر کردن شانه خالی کردن