تشویق‌پذیر بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام یق‌پذیر بودن، تحریک‌پذیری نرمش، رغبت، حساسیت روحی، زود‌باوری رام (دست‌آموز) بودن، آمادگیآموختن، استعداد حالت تهییج‌شده
تشکیل دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت کیل دادن، درست کردن، شکلدادن، ساختن، آمیختن، سنتز کردن، ترکیب کردن یار گرفتن، سازماندهی کردن، ثبت کردن، دایر کردن، تأسیس کردن، منظم کردن جمع کردن، گ
تشکیلدهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت تشکیل‌دهنده، متعلقه، لاینفک، داخلی، ذاتی ترکیب کننده، ترکیبدهنده، چسباننده، وصل‌کننده سازمانی
تشنجفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم برهمی، به‌همریختگی، تلاطم، همهمه، جوش وخروش، انقلاب جوی، طوفان، باد جهنم قیل‌وقال، بلوا، دادوبیداد، آژیر، بلندی صدا دعوا، جنگ جنجال، آشوب
تشکرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی امتنان، ستایش، نگاه‌داشت شُکران نعمت، شُکر برکت، شُکر، بسمالله ◄ پرستش انعام، دِین، پاداش
