هستی بخشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت خشیدن، بهوجود آوردن، هستیدادن، ایجاد کردن، آفریدن ساختن، تولیدکردن سرشتن زاییدن، بچهبه دنیا آوردن، بار بهزمین گذاشتن، زادن، بچهدارشدن، بهدنیا آ
آهستگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ستگی، کُندی، آرامی، ملایمت، وقار، متانت، حرکت تدریجی (خزنده) مکث، درنگ تناوب، تأخیر، توقف تعلل، شُلی، بیحالی، خوابآلودگی لاکپشت، حلزون، خزنده
آهستهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ] آهسته، کُند، مثل حلزون شَل، یکپا بطئی، تدریجی، دیر، خزنده، متناوب، ادواری پایین، آرام، ملایم، باوقار، متین
آهسته رفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت هسته رفتن، کند رفتن، خرامیدن، خزیدن، پیاده رفتن، قدم زدن آهسته آمدن، چکهکردن، چکیدن شناور بودن متناوب بودن