جهانگردفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت م] جهانگرد، مسافر زایر، حاجی، مشهدی، مشدی، کربلایی، کل رهرو کاشف، ماجراجو دریانورد هوانورد ناظر، بیننده طلیعه، سرآغاز دورهگرد، دستفروش تاجر، فروشند
ناگهانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه ه، دفعتاً، غفلتاً، بغتتاً، ناگاه، بهناگاه، ناگهانی، یکباره، یکهو، بیاطلاع، بدون اطلاعقبلی، غافلگیر، غافلگیرانه، ناغافل، بیخبر، بیهوا، م
هوانوردفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، خلبان، مهماندار، مهندس پرواز، خدمۀ هوایی، خدمۀ زمینی فضانورد، کاسمونُت
هوانوردیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ] هوانوردی، پرواز، هوابرد ارودینامیک، آئرودینامیک، علوم موشک، بالیستیک مافوق صوت، سوپرسونیک، دیوار صوتی، علم صدا صعود فرود، سقوط پرندگان شیرجه، پرش،