هیئتمدیرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه هیئتمدیره، هیئت دولت، کابینه، دربار، هیئت وزیران رئیسجمهور، نخستوزیر، صدر اعظم کارگردان، رهبر ارکستر، رئیس باند سردمدار، پرچمدار، زمامدار
هیجانزده بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام نزده بودن، بههیجان [در]آمدن، دستخوش هیجان شدن، اعصابش خراب بودن، عصبی بودن، آشفتن، ازترس لرزیدن، دیوانه بودن، عصبانی بودن