هیجانزده بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام نزده بودن، بههیجان [در]آمدن، دستخوش هیجان شدن، اعصابش خراب بودن، عصبی بودن، آشفتن، ازترس لرزیدن، دیوانه بودن، عصبانی بودن
آگهی تجاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط آفیش، آگهی، تبلیغ، اطلاعیه، بیلبورد، پوستر، شعار، پیام بازرگانی، پیام پلاکارد، تابلو آگهیتلویزیونی
هیئتمدیرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه هیئتمدیره، هیئت دولت، کابینه، دربار، هیئت وزیران رئیسجمهور، نخستوزیر، صدر اعظم کارگردان، رهبر ارکستر، رئیس باند سردمدار، پرچمدار، زمامدار