هول کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی سراسیمه شدن، دستپاچه شدن، خود را باختن، مضطرب شدن، کلافه شدن، ترسو بودن، اطمینان نکردن، شککردن زهرهترک شدن
هولکردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، هراسان، تدافعی، نومید، وحشت زده، سراسیمه، دستپاچه، برآشفته، هیجانزده، بیمزده، متغیر، آشفته خجالتی، نامصمم، شرمگین
مقولات هگل: تکوینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت م، شُدن (تَعیّن)، وجود، کیف، کیفیت، تحقق، حد، وحدت، کثرت، کم، مادیت، محسوسیت، کمّ بیرونی، مقدار، عدد، کمّ درونی، درجه، تناسب، اندازه
لهجهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه لهجۀ محلی، گویش، آهنگ صدا گیلکی، کُردی، افغانی دهاتی، شهرستانی، تهرانی
جلب توجه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود وجه کردن، علاقمند کردن، الهام کردن، بهذهن کسی آوردن مرئی بودن، پیدا بودن مهم بودن اعلان کردن، منتشرشدن دست تکان دادن، ایماواشارهکرد