افتتاحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم اح، پردهبرداری، پیشقدمی افتتاحیه، اولین اجرا، حرکتاول، گام اول، اولین بار، جرم اول، اولین اشتباه، اولین خطا، گامبی سفر اول مقدمهچینی زفاف بذرپاشی،
افتتاح کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ردن، گشودن، تاسیس کردن، بنا نهادن، کلنگ زدن، باعث شدن، نامگذاری کردن
افتتاحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل افتتاح، بازکردن، گشایش، بازگشایی گشودگی، باز بودن، درز، شکاف، فاصله، تقعر باز شدن، انبساط دایری، پردهبرداری ◄ افتتاح (آغاز) فضای خالی: محوطۀ باز▼، د