ابداًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد داً، بههیچوجه، اصلاً، هیچ، هیچوقت، هیچگاه، هرگز هیچجور، هیچرقم، هیچگونه اصلاوابدا(اصلاًوابداً)، مطلقاً (مطلقا)، معاذالله، نَه
امتداد داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام امتداد داشتن، کشیده شدن، بسطداشتن، آمدن، تا جایی آمدن عینیت دادن
امتدادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد اد، بسط، گسترش عینیت، جسمیت، مادیت، جوهر، عارض، شیء، ≠ ادراک حجم، فضا تطویل، تمدید استطاله
اقتدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام قتدار، قدرت سیاسی، فره، قدرت قانونی، اتوریته، ولایت رهبری، هژمونی، مدیریت، حاکمیت، حکمرانی▼ سلطنت، پادشاهی، امپراطوری، فرۀ ایزدی، ظل خد
اعتدالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ] اعتدال، میانهروی، ملایمت امساک، پرهیز، قناعت، تفریط، خودداری، عصمت، پاکدامنی روزه، گیاهخواری، خامخواری، خامگیاهخواری پرهیزانه توکل، رضا ب