ولخرجیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی لخرجی، تبذیر، اسراف، عدماعتدال، زیادهروی، زیادت تظاهر بهخرج، فخرفروشی عاقبتاندیشنبودن خرج اتینا
ولخرجفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی خرج، مسرف، مسرف، اسرافکار، بیپروا، بَربادده، نظربلند آدم ولخرج، بریزوبپاش، لاابالی
ولخرجی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی رجی کردن، پول خرج کردن، اسرافکردن، خرج تراشیدن، عاقبتاندیش نبودن، برباد دادن، پول دور ریختن، تلف کردن