کوبشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت کوبش، باضربه بهحرکت درآوردن، ضربه زدن، باضربه راندن، بهحرکت در آوردن آبشار [والیبال] مشتهکاری پرتاب ◄ رانش
بشکهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ، خمره، خُم چلیک، حلبی، پیت، دبه، گالن، دله، لاوک، درام مترولوژی خیک سیفون، تانک، انبار لگن، تشت، تغار، وان حمام سطل، دلو، آبشویه، فلاشتانک، ت
بشقابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام س، کاسه▲، قدح، ظرف، قاب، نعلبکی، آفتابهلگن سینی، آبکش، صافی بشقاب چوبی، بشقابتوگود، بشقاب سوپخوری، پیشدستی، بادیه، مجلس، دیس بزرگ، مجمعه (مجم
سازهای کوبشی (ضربهایفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی وبهای، ضربی)، طبل، دهل، تمبک (تنبک)، ضرب، تیمپانی، گزیلوفون (کسیلوفون)، زنگ، مثلث، دایره، گونگ، سنج، گلوکنشیپل، ویبرافون، ایدیوفون، میلههای چو