مساوی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ل] مساوی بودن، جبران کردن آب ازیک چشمه خوردن، پهلو بهپهلو زدن، پابهپارفتن، کوس زدن، بهیک نتیجه رساندن، همرأی شدن، سازگار بودن ازپس حریف برآمدن،
قوی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت وی بودن، زور داشتن، قدرتداشتن، پرزور بودن، استقامت داشتن، موفق بودن قوای ازدسترفته را بهدست آوردن، بالوپر گرفتن، بازسازی شدن، تازه شدن سالم بودن
بوی بدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی د، تعفن، عفونت، ناگوارایی، بوی گندیدگی، تجزیه، گند، نا، زیربغل، بوی دهان سیر، پیاز کثافت، ناپاکی، فاضلاب، گنداب
داروی بیهوشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی یهوشی، بیحسی، موضعی، عمومی، مواد مخدر، مادۀ خوابآور کلروفرم، اتر، مورفین تعدیلکننده