کش آمدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ] کش آمدن، دراز شدن، کشیده شدن مثل فنر عمل کردن، جهیدن، پریدن، جَستن، ازجا پریدن، بالا جستن، پس جستن برگشتن کوک کردن
شُل (آسان) گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام شُل (آسان) گرفتن، کاری بهکار کسی نداشتن، سختگیری نکردن، سخت نگرفتن، آزاد گذاشتن
شگفتآورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی محیرالعقول، شگفت انگیز، عجیب، حیرتانگیز، شگرف، غریب، غیر منتظره، بدیع، اعجابانگیز، نادر، افسونگر، عجب، عجایب، بوالعجب، معجزنما، معجزهآسا،
عزیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ز، محبوب، محبوبه، دردانه، نورچشم، عشق، نازنین، معشوق عسل، شیرین، فرشته طلا، جواهر بره، سوگلی بت، صنم جان، تخم چشم نازدانه، نازپرورده، یک
دوستداشتنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ، محبوب، مورد علاقه، مورد پسند، خواستنی، مقبول، دلنشین، نازنین، دلربا، پسندیده، خوشایند، پاکیزه، همهپسند، مطبوع، مجید، مردمپسند، مطلوب