جزء اساسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود هم، مادۀ اصلی، جزء تشکیلدهنده، باطن، عمق، محتوا، مغز، لُب، اسطقس، جنس، عین، ذات، هسته، جوهر اصل، نشانه، نقش، ملازم، منضمات توانایی، فضیلت، هنر، حُس
جزء ترکیبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت یبی، ناخالصی، مادۀترکیبی، تنتور، خیسانده، دمکرده عامل، عنصر، جزء سازنده، ترکیبات، افزودنیها، مواد متشکله، شائبه، رنگ جزیی، مقدار کم، ادویه، رنگ
جزءفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ء، عضو▼، بخش▼، شاخه▼، تکه▼، قسمت، سهم اکثریت، بیشترین اقلیت، قلت درصد، نصفه، نیمه، دُنگ، کسر، مانده، مازاد قلم، آیتم، قطعه قسط
جزئاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ] جزئاً، بعضاً، خُردخُرد جزئی یکهوا، یکذره، کَمی، اندکی برخی، بعضی، هیچ
زودگذریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] زودگذری، گذرا بودن، کوتاهی بیثباتی، ناپایداری، فانی بودن، زوال، نپاییدن، تغییرپذیری چیز ناپایدار، آدمبرفی