مقدار کمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ر کم، کمی، مقدار محدود خلاصه، منتخب پشیز، چیز جزیی، چیز سبک یک ذره، یک گاز، یک لقمه، یک مثقال، یک غاز، سرِناخن، یک پشتِ ناخن، اپسیلون، جزء مثقال، نخ
واحدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد یکان، یک، تک، عدد صحیح، فرد، یکه، مقیاس، اشل واحدشمارش: عدد، تا، شماره، قلم، فقره، دانه، برگ، ورق، فرد، تن، نفر، رأس، سر، واحد، فروند، بند، قطعه، دست
جزئاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ] جزئاً، بعضاً، خُردخُرد جزئی یکهوا، یکذره، کَمی، اندکی برخی، بعضی، هیچ
مداومفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر وقفه، بدون توقف، بدون وقفه، یکسره، بیانقطاع، بیامان، یکبند، یکریز، دائم، گردشی، مستمر، پیوسته، همیشگی، متداوم ایستا، پابرجا، ماندگار، باثبات، ب
خُرد بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ُرد بودن، کوچک بودن، ریز بودن، کوچولو بودن، فسقلی بودن، یکذرهبودن