یکی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ] یکی بودن، تک بودن، همانبودن تغییر نکردن، تکرار شدن یکی شدن، ادغام شدن
یکی دانستنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه دانستن، فرق نگذاشتن، تمیزندادن برابر گرفتن، مساوی دانستن تطبیق کردن، تشبیه کردن تعیین کردن، مشخص کردن، نامگذاری کردن
یکی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ] یکی بودن، تک بودن، همانبودن تغییر نکردن، تکرار شدن یکی شدن، ادغام شدن
تاریکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی یکی، ظلمت، خاموشی، تیرگی، ظلمات، سیاهی، شب، نیمهشب عدم وضوح، ابهام، استتار، اختفا، درپرده بودن ◄ پرده تاری، کدربودن ◄ کدر سایه، ظل