چشمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی یده، بیننده، بصر، عین کاسۀ چشم، تخم چشم، قرنیه، مردمک، عنبیه، عدسی، سفیدی چشم، زجاجیه، رتینا، شبکیه، عصب بینایی، مشیمیه، غده اشک، ابرو قدرت دید،
بیفایده بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یده بودن، عدم استفاده، فقداناستفاده، زیادت، بینتیجگی، بیحاصلی، اتلاف وقت، تکلف، بیهودگی، امرمحال عدم کفایت تضییع، اتلاف اضرار، خسران