برانگیزندۀ حواسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی یزندۀ حواس، انگیزنده، تأثیرگذار، تاثیرگذارنده گزنده، زننده، تند، تندوتیز، محرّک سخت، شدید، تکاندهنده، رقتانگیز، سوزان، دلخراش محسوس، ملموس جگر
انگیزندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام یزنده، مشوق، محرک▼، جالب، جالب توجه، هوسانگیز، مطلوب، دوستداشتنی وسوسهانگیز، اغواکننده، عشوهگر، عاشقکش، دلربا، فریبنده، شیطانی معتا