محرومکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ن، بینصیب کردن، بیبهره کردن، سلب کردن، یتیم کردن، لخت کردن، ناک کردن، مال کسیرا ازدستش بیرون آوردن
محل مراقبتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود قبت، پرورشگاه، پست دیدهبانی، پست نگهبانی، تیمارستان، یتیمخانه
مدرسهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط مکتب، نهاد آموزشی، کالج، آموزشگاه، پژوهشکده، مهدکودک، پرورشگاه، یتیمخانه، هنرستان▼، دانشگاه دانشگاه آزاد، دولتی، غیرانتفاعی، دانشگاه پیامنو
جوانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] جوان، نوجوان، برنا [حالتاسمی جوان 132] نابالغ، خردسال، نونهال، نوباوه، تازهپا صغیر، کودک، بچه، بچهصفت، بازیگوش کودکانه، بچگانه شیرخواره بیتجربه
جوانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ، حیوان جوان▼، گیاه نورسته▼، بچه، طفل، کودک، خردسال، نوزاد، نورسیده، مولود، نوباوه، کوچولو، نینی، فسقلی، مامانی، عروسک، گل پسر، عزیز، دردانه، ملوس،