یابندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ه، کشف‌کننده، کاشف، مکتشف مخترع، باستان‌شناس کارآگاه، بازپرس، جاسوس جوینده، آزمایش‌کننده جهانگرد ماهوارۀ جاسوسی، کاوشگرمریخ سونار، رادار، س
پیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ، مسن، سالمند، فرتوت، بزرگسال، سالخورده، کهنسال [حالت اسمی (کامل‌مرد، کامله‌زن) شخص پیر، پیرزن 133] ارشد، سنی، جهاندیده، کارآزموده، گرم‌وسردِزمانه د
پیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان هولت، کهنسالی، سالخوردگی، سالمندی، بزرگی سر پیری، روزگار پیری، دورۀ پیری، پیرانه‌سر آخرخط سن کمال
شخص پیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان شخص پیر، پیر، بزرگسال، سالمند زوج پیر پیرانه‌سر مرشد، قطب، پیر خرابات، پیر مغان، کاهن، پیردیر، مراد، پیرطریقت شیخ، دانای قوم، عالم، حکیم، دانا، شخص
اکتشافیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال کتشافی، تجسسی، شناسایی، جوینده، یابنده، آزمایشی درپی، جویا آشکارکننده، افشاگر، افشاکننده
بینندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ده، ناظر، تماشاگر، نظاره‌کننده، مخاطب، حضار، بینندگان، تماشاگران، اطرافیان گواه، شاهد هوادار نگهبان، کشیک، دیدبان جهانگرد، کاشف، یابنده آگاهی‌ده