دراختیارداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یارداشتن، تحت فرمان داشتن، مسلط بودن، احاطه داشتن تخصیص دادن، تسهیم کردن بسیج کردن بخشش کردن ارائه کردن جولان دادن، دواسبه تاختن لذت بردن، تح
واحد طولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ل، متر، کیلومتر، سالنوری، پارسک، مترولوژی گز، ذرع، وجب، فرسنگ، فرسخ، قدم، گره، قبضه پا، فوت، یارد، مایل، میل سانتیمتر، میلیمتر، میکرون گره دریایی
مترولوژیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود علم اوزان و مقادیر، ابعاد، طول، عرض، ارتفاع، بلندی، عمق، اندازه سیستم متریک، متر، گرم، اهم، وات، ژول، نیوتن، توان، ماکسول واحد حجم،