گیاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی اسامی انواع گیاهان:درخت▲، میوه، سبزیجات، سبزی خوردن پیچک، امینالدوله (پیچ امینالدوله)، مو، تاک هندوانه، خربزه خار، کاکتوس خزه، سرخس قارچ علف ه
گیاه سمیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی شوکران، بلادن، قارچ، هلاهل، آذاراقی، آدونیس، ... موجود سمدار، مار، عقرب، رطیل
گیاهیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی هی، نباتی، طبیعی، سرسبز، همیشهسبز، شاداب، آباد، خرم علفی، صنعتی، علوفهای، صیفی، لیفی، روغنی، دارویی، رنگی تخمی، تخم برگریز، ناشکوفا، باردار،
جوانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ، حیوان جوان▼، گیاه نورسته▼، بچه، طفل، کودک، خردسال، نوزاد، نورسیده، مولود، نوباوه، کوچولو، نینی، فسقلی، مامانی، عروسک، گل پسر، عزیز، دردانه، ملوس،
بدطعمیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی می، بدمزه بودن، بدمزگی، نامطبوعی، تلخی، ناگوارایی، ترشبودن، فساد، غذای مانده داروی تلخ، زهر چیز تلخ و بدطعم: قهوه، زهرمار، آش گِل گیوه، زقوم، چا
گیاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی اسامی انواع گیاهان:درخت▲، میوه، سبزیجات، سبزی خوردن پیچک، امینالدوله (پیچ امینالدوله)، مو، تاک هندوانه، خربزه خار، کاکتوس خزه، سرخس قارچ علف ه
کوتولهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد له، گیاه یا جانورپاکوتاه، عروسک [ وسیلۀ بازی 837]، نیموجبی، فسقلی، جن