غیبگوییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه گویی، فالگیری، طالعبینی تفأل، استخاره، احکام نجوم قرعهکشی ◄ قمار
غیبگویی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه گویی کردن، فال گرفتن، فالگشودن استخاره کردن، خوب آمدن، بد آمدن
بدگویی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات گویی کردن، بد گفتن ازکسی، ازشأن دیگری کاستن، سَبُک داشتن، غیبت کردن، بیاعتبار کردن، تقبیح کردن رسوا کردن، افتضاح بهبار آوردن، استهزا کردن، هجو
احتمالاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ً، گویا، شاید، یحتمل، بهطوراحتمالی، بسا، احیاناً، بهاحتمال، بهاحتمال قوی، بلکه، لابد، احتمال دارد ظاهراً