فریبندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ه، گولزن، جعلی، غیرواقعی، نهفته ساحرانه ظاهری فریبا پارادوکس [اسم]، متناقضنما
زودباور بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال باور بودن، خودرا گول زدن، گولخوردن، اعتقاد داشتن، باور داشتن، پذیرا شدن، بهدام افتادن، درتله افتادن خام بودن
بشکهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ، خمره، خُم چلیک، حلبی، پیت، دبه، گالن، دله، لاوک، درام مترولوژی خیک سیفون، تانک، انبار لگن، تشت، تغار، وان حمام سطل، دلو، آبشویه، فلاشتانک، ت
مترولوژیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود علم اوزان و مقادیر، ابعاد، طول، عرض، ارتفاع، بلندی، عمق، اندازه سیستم متریک، متر، گرم، اهم، وات، ژول، نیوتن، توان، ماکسول واحد حجم،