گوشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی عصب شنوایی، لالۀ گوش، سوراخ گوش، پردۀ گوش، گوش میانی، نرمه، استاش شنواییسنجی، اُدیومتری، اُدیومتر، وسیلۀ اندازهگیری سامعه
صبر کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ن، شکیبا بودن، منتظرماندن، انتظار کشیدن، منتظر شدن، منتظر بودن چشم بهراه بودن، نگران بودن منتظرفرصت بودن، گوش خواباندن، ایستادن، درنگ کردن صبور بود
گوشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی عصب شنوایی، لالۀ گوش، سوراخ گوش، پردۀ گوش، گوش میانی، نرمه، استاش شنواییسنجی، اُدیومتری، اُدیومتر، وسیلۀ اندازهگیری سامعه
شنودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی گوش دادن، استماع، توجه امتحان شفاهی، امتحان، پرسش لبخوانی، تفسیر استراقسمع، شنود، جاسوسی، عملیات سری، نهفتگی ضبطِ صدا، ثبت مصاحبه، بار عام، مح